تنها
زطرف اونی که تنهاست,
تنها اومده,
تنهامیره,
تنهاش میزارن,
تنها نمیزاره,
تنهایک ارزوداره!
اونم اینه که تو تنهاش نزاری
.................................
یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب: , توسط پیشی |
سهراب سپهری
و همه مي دانيم
ريه هاي لذت پر کسيژن مرگ است
در نبنديم به روي سخن زنده تقدير که از پشت چپر هاي صدا مي شنويم
پرده را برداريم
بگذاريم که احساس هوايي بخورد
بگذاريم بلوغ زير هر بوته که مي خواهد بيتوته کند
بگذاريم غريزه پي بازي برود
کفش ها رابکند و به دنبال فصول از سر گل ها بپرد
بگذاريم که تنهايي آواز بخواند
چيز بنويسد
به خيابان برود
ساده باشيم
ساده باشيم چه در باجه يک بانک چه در زير درخت
کار مانيست شناسايي راز گل سرخ
کار ما شايد اين است
که در افسون گل سرخ شناور باشيم
پشت دانايي اردو بزنيم
دست در جذبه يک برگ بشوييم و سر خوان برويم
صبح ها وقتي خورشيد در مي ايد متولد بشويم
هيجان ها را پرواز دهيم
روي ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا پنجره گل نم بزنيم
آسمان را بنشانيم ميان دو هجاي هستي
ريه را از ابديت پر و خالي بکنيم
بار دانش را از دوش پرستو به زمين بگذاريم
نام را باز ستانيم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روي پاي تر باران به بلندي محبت برويم
در به روي بشر و نور و گياه و حشره باز کنيم
کار ما شايد اين است
که ميان گل نيلوفر و قرن
پي آواز حقيقت بدوي
جمعه 6 مرداد 1391برچسب: , توسط پیشی |
در همین نزدیکی
در همین نزدیکی
کوچه باغی زیباست
که درآن خاطره هایم پیداست
آسمانش آبی است
جوی آبی جاریست
و شقایق که درآن آفتابی است
غنچه ای می خندد
شاخه ای می رقصد
و زمان از گذر ثانیه جا می ماند
لحظه هایی زیباست
خاطره یا رویاست
هر چه هست در نظر من یکتاست
قاب یک خاطره در آن پیداست
یک شنبه 1 ارديبهشت 1391برچسب: , توسط پیشی |
با توام
با توام
ای لنگر تسکین !
ای تکان موجهای دل !
ای آرامش ساحل !
با توام
ای نور !
ای منشور !
ای تمام طیف آفتابی !
ای کبود ارغوانی !
ای بنفشابی !
با توام ای شور !
ای دلشوره ی شیرین !
با توام
ای شادی غمگین !
با توام
ای غم !
ای غم مبهم !
ای ...
نمیدانم !
هر چه هستی باش !
اما کاش ... !
نه جز اینم ارزویی نیست :
هر چه هستی باش !
اما .... باش !
یک شنبه 1 ارديبهشت 1391برچسب: , توسط پیشی |
کاش گاهی مرد بودم
می شد تنهاییم را....
به خیابان بیاورم
سیگاری دود کنم و نگران نگاه های مردم
نباشم
کاش گاهی مرد بودم
می شد شادی ام را....
به کوچه ها بریزم....
با صدای بلند بخندم...
یک شنبه 1 ارديبهشت 1391برچسب: , توسط پیشی |
دوست داشتنی ترین عشق دنیا،
دوست داشتنی ترین عشق دنیا،
یه چیزایی هست که شاید وقتی خوب بهشون فکر نکنی
یا زود از کنارشون رد شی شاید عادی به نظر بیان ولی وقتی وایستی،
نگاه کنی، فکر کنی، دقت کنی میبینی چقدر حرف دارن برای گفتن.
عشق، یه چیز عادی نیست.
به خصوص برای ما.
م
ن که هیچوقت دوست ندارم عادی بشه.
دوست دارم همینطوری که الان هر دفعه دیدنت قلبمو به تپش میندازه،
انگار که دفعه اوله که میخوام ببینمت؛
؛ هر دفعه احساس گرمای نفسات تمام وجودمو سرشار میکنه،
انگار دفعه اوله سرشار میشم از سخاوت عاشقانه تو؛
دوست دارم تا همیشه اینجوری باشه و حتما هم همینجوریه .
شنبه 5 فروردين 1391برچسب: , توسط پیشی |
عشقم
میدونم مدت هاست منتظری تا برات بنویسم،ببخش عزیزم.
سالی که گذشت برای هر دو مون سال پر از عشق و دوست داشتن و البته مشکلات زیاد
و اتفاقات تلخ بود که همه شون باعث شدن بازم بفهمیم چقدر همدیگه رو میخوایم و چقدر
توی روزای سخت بیشتر به هم احتیاج داریم.به هر حال اون روزا گذشت و خوشبختانه
ما مثل همیشه و با کمک هم تونستیم روزای بد رو پشت سر بذاریم.
امیدوارم امسال هم سالی پر از عشق و اتفاقای خوبی باشه چون دیگه طاقت اتفاقای بد و
ندارم از ته دل سال خوبی رو از خدای بزرگم آرزو دارم
یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
دوباره عاشقانه ها.....
عشقم ،عمرم
فقط میتونم بگم ازت ممنونم برای دلنوشته های دلتنگیت.
برای عاشقانه های بی دریغت و برای همه ی لحظه هایی که
عاشقانه به پای من میریزی.
منم تو لحظه های دلتنگیت مثل پرنده ی دور از آشیانه بودم.
دلتنگ و بیقرار. عشقم منم دور از تو دیوونه و سرگشته ام.
حیرونم که کی دوباره میبینمت.
اصلا دیگه تحمل دوری بیشتر از یکی دو روز رو ازت ندارم.
بعدش مثل ماهی دور از آب میشم.
شنبه 27 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
عاشقانۀ من،
دنیا بدون نفسهای پر عشق تو ارزش زندگی که هیچ، ارزش نگاه کردن هم نخواهد داشت. تو
که نگاهم میکنی، چشم آسمان هم از شوق و عشق میبارد. باران امروز هم چه عاشقانه بود.
و تو هم سخاوتمندانه باریدی و بخشیدی هرچه عشق عالم است در کلام مهرت.
مهربانم،
مهربانی را از تو یاد گرفتم و بخشیدن سخاوتمندانۀ عشق را. و چون چنین با صفا میبخشی،
بیشتر میخواهم و همیشه ...
شنبه 27 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
دلم ميگيرد از هرچه هست
دلتنگ ميشوم به هرچه نيست
چه خوب ميشد
نبود هرچه که هست
بود هرچه که نيست
دلتنگي هايم را جايي، جا گذاشته ام
كجا ؟ نميدانم
فقط دلم دل دل ميكند .. خسته ست و افسرده
اين روزها ... بيخيال
فقط سرم درد ميكند ... نشانه ي چيست ؟ مرگ!
تب ميكند نگاه .... ميسوزد اين دلم
قلبم چه بي كس است .....
دنيا
همين بس است
جمعه 26 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
آقـای ِ شهـردار!
بـگوییـد
ایـن قـدرعـوض نکـننـد
رنـگ و روی ِ ایـن شـهرِ لـعنتـی را ...
ایـن پیـاده رو هـا ...
میـدان هـا ...
رنـگ و روی ِ دیـوار هـا ...
"خـاطراتـم "
دارنـد از بیـن می رونـد!
جمعه 26 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
این نگاه که میکنی...
این نگاه که میکنی با چشمت*
این نگاه
با همه سوسوی جهان که با چشمت
ستاره را که نگاه میکنی
با سوسوی سوای چشمت
ای عشق
این عشق که می دهی با چشمت
مست که می شوم با این نگاه که با چشمت
این بوسه
که می بندی
بوسه
که می بندی
بو
سه
که
می
بند
ی
.
.
.
.
* برگرفته از نوشته ای از محسن نامجو با مطلع "این پخش که میکنی عطرت"
جمعه 26 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
آرامش آغوش تو
گرمی دستات و آرامش آغوش پر از عشقت برای من معنای زندگی و
معنای نفس کشیدن رو میده.
خواستنی که توی چشمات و چشمام موج میزنه
،برای من زیباترین عاشقانه ترین غزل دنیاست.
من نفسهای تورو با همه ی وجودم می فهمم.
گرمای دستات رو با تمام ذرات وجودم حس میکنم
و جام عشق رو از نوازش های دستات سر میکشم.
که بند،بند وجودم نیازمند نوازش های پر از آرامش توست.
جمعه 26 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
باید بدونیم
که بدترین شرایط زندگی من و تو
آرزوی یکی دیگست !!!
شنبه 6 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
گاهی وقتش نمیرسد!!
گا هی از صبر خسته می شوی!!
گاه منتظری که بیاید!!
گاهی دلت برای ... قدیمها تنگ میشود!!
گاهی رابطه ها شکل عوض میکنند!!
یا در گذشته!! یا در آینده!!
چه فرقی میکند؟!!!
بیچاره حالمان که مدام خراب دیروز و فردا میشود...
پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
" دوستت دارم
" دوستت دارم ! "
امیدوارم روزی بتوانم بهترین شعر زندگیم را برای تو بسرایم
و تقدیم تو کنم
گرچه که یقیین دارم که می دانی
نه تنها اشعارم
که تمام هستی ام
وجودم
تقدیم به توست
تو الهام بخش بهترین ابیات شعرهای منی
وقتی اولین سلام
نخستین دیدار
ملتهب ترین نگاه را به یاد می آورم
آن زمان که با نگاهی معصومانه
با لبخندی کودکانه
و با صداقتی شاعرانه
دستهایم را فشردی
و آن زمان را که شوق هر روز دیدنم
و هر روز دیدنت
آرامم می کرد ...
آه ! افسوس که چه زود گذشت !
باور می کنی ؟
باور کن که لحظه لحظه اندیشیدن به تو
حتی با اینهمه فاصله و درد
خون زندگی ، عشق به زندگی ، عشق به بودن را در رگهایم به جوش می آورد!
باور کن که هنوز هم دوست دارم
کودکانه
بی پروا
صادقانه
عاشقانه
دیوانه وار
بگویم
دوستت دارم
بگویم از ازل تا به ابد
عاشقانه و دیوانه وار
دوستت دارم
پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
میدانــی ؟!
بعضـی ها را هرچه قدر بـخوانی ... خسته نمیشوی !
بعضـی ها را هرچه قدر گوش دهی ... عادتــــ نمیشوند !
بعضـی ها هرچه تکرار شوند ... باز بکرند و دستــ نـخورده !
دیده ای ؟!
شنیده ای ؟!
بعضـــی ها بی نهایتند !
درست مثل تو عزیزم
پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب: , توسط پیشی |
یک لحظه دلم برای بیقراری هایت تنگ شد ...
نگاهت را دوباره در ذهنم مرور کردم ...
دوباره آرام شدم ...
دوباره جان گرفتم ...
و دوباره عاشق شدم....
ولی...
باز دلتنگم....
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
باز هم منو تو درآغوش هم
باز گرمای بدنت که سرمای زمستان را در خود محو میکند
دوباره دستانت که به نرمی نوازشم میکنند
و چشمانت که خواستن را معنا میکنند
نفس،نفس های پر از عشقت
و بوسه هایی که لبانم را پر از عشق میکنند
با تو بودنی که پر از رویای شیرین است
رویایی که هر لحظه اش خواستنی تر از لحظه ی قبل است
چشمهایی که بسته میشوند
و خواستنی که بیقرار همآغوشی نابست
و لحظه ی یکی شدن و غرق شدن در نفسهای پر از بیتابی
که این آغازیست بر داستان دلتنگی و شروع بیتابی
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
ای
همراه
مـــــــــن
تنــــــها با تو
تا اوج عشـــــــق
هـم پـــــــــــــروازم
با قلب تودلدارمن هم آوازم
توهمپـــــــــای من، تنـــها با من
هـــــــــــــــــــم آوایـــــــــــــــــــــ ــی
با درد مــــــــــــــــن، آشنـــــــــــــــایــی
تکیـــــــــــــــــــه گاهی ، همصــــــــــدایــی
ما فریاد عشـــــــــــــــــــق، در قلب شــــــــب
دلـــگرمی عاشــــــــــقای بیصــــــــــــداییــــــ ــــم
ما، دل میبازیم دریا دریا ،تابیکران،عاشقای بی پرواییم
تو، با مــــــــــــن بمـــــــــــان، ای مهـــــــــــــــــــــرب ان
چون ماه شــــــب در آســــــــمان؛ بر من بتــــــــــــــــــــاب
تا بیـــــــــــــــــکران مثـــــــــــــــــل مهتــــــــــــــــــــــ اب
مــــن تا مـرز جان؛ از عشقمان میسـوزم ای آرام جـــان
بر من بتـــــــاب تا کهــــکشــان مثــــل آفتــــــــــاب
ما؛ فریــــاد عشـــق در قلــــب شب دلگـــــرمی
عاشقــــــــــــای بیصــــــــــــــــــــدا ییم
ما؛ دل میبازیم دریا دریا تا بیکران
عاشقـــــــای بی پــــرواییـــــــــم
ای تورؤیـای شبهای مـــــــن
عشق و ببین تو چشمای من
دستات و تو دســت من بگذار
درلحظه های دیـدار.
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
بیقرار كه می شوم...
تمام قرارهایمان یادم می آید...
محو تصویرهایی می شوم كه روزگاری رویایمان بود ...
بیقرار كه می شوم
دوباره با چشمهایت در چشمهایم نقش می زنی و طعم تلخ نبودنت
بی قرارترم میكند ...
.
.
.
.
قرارمان بی قراری نبود !!!!
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
گاهی هوس می کنم
تمام کاغذهای سفید روی میز را
از نام تو پر کنم ...
تنگاتنگ هم
بی هیچ فاصله ای !
از بس که خالی م از تو
از بس که ترا کم دارم ....
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
حرف دلم
حرف دلم
می نویسم تا بدانی که :
هر چه داغ ها کهنه تر شود دیر تر از یاد خواهد رفت !
می نویسم تا بدانی :
باران ابرها زود گذرند و باران چشم عاشق ماندگار تر !
می نویسم تا بدانی :
رد پا فانی و رد عشق سوزنده تر از هر آتش !
می نویسم تا بدانی :
اسم ها تکراری ولی یادشان همواره قشنگ !
می نویسم تا بدانی :
دوستت دارم
و تمام نوشته هایم
بهانه ست برای گفتن " دوستت دارم "های دلم
جمعه 21 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
با توام
با توام آري با تو ، تويي که تک ستاره شبهاي تاريکم شده اي.
اي طلايي رنگ،اي تو را چشمان من دلتنگ،کاش زودتر آمده بودي
نمي دانم اين دير آمدنت را بگذارم به پاي تقدير يا شانس يا هر چيز ديگري که بتوانم
خود را گول بزنم.
فقط مي دانم روزهايم را با ياد تو شب مي کنم و شبهايم را به اميد ديدنت روز.
ولي مي خواهم چيزي را اعتراف کنم که صادقانه دوستت دارم.
پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب: , توسط پیشی |
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عاشقانه و آدرس
eshghe- bikaran002.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.